آی مردم !اینجا کجاست که گوئیا درو دیوار پر از نجوا شده اند!؟!
این فضا،این کوچه وبازار ها،همان کوچه هاست؟این آسمان همان آسمان است؟
آری!این زمین فقط پوست انداخته است زیرپای این همه بی شرمی....
اینجا "مسجداموی" یا به عبارتی "کاخ خضرای یزید"است.
و این دروازه محل ورود کاروان آل یاسین است....کاروانی که در پناه خون
خدا_حسین بن علی"علیه السلام"_با جلوداری زینب"سلام الله علیها"_عقیله ی بنی هاشم_و سجاد بن
حسین"علیه السلام"_تنها بازمانده ی امامت _وارد مسجد شند...
ادامه مطلب...
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد
باز هفت سين سرور
ماهي و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد
آرزوهاي سپيد
باز ليلاي بهار
باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان
باز باران بهارباز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سوداي ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
يا مقلب القلوب
يا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعيد
باز هم سال جديد
باز هم لاله عشق
خنده و بيم و اميد
عید شما مبارک
عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد، زمین مرد، زمین مرد، خداوند گواه است، دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
برقعی
خرده مگیر.روزی خواهدرسید که من بروم خانه همسایه را آبپاشی کنم وتو به کاجها سلام کنی وسارها برخوان ما بنشینند ومردم مهربانتر از درختها شوند .اینک رنجه مشو اگردرمغازه ها.پای گلها .بهای آنرا مینویسند وخروس را پیش از سپیده دم سرمیبرند واسب را به گاری می بندند. خوراک مانده را به گدا میدهند/چنین نخواهد ماند....
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند
پرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
مردم اغلب بی انصاف،بی منطق وخود محورند ولی آنها را ببخش؛
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ولی مهربان باش؛
اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند ولی شریف و درستکار باش؛
نیکی های امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش؛
بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد!!!
ودر نهایت می بینی که هر آنچه هست همواره میان تو و خداوند است ومردم...
آموخته ام که با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
ادامه مطلب...
مردی باری اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت در بين کار گفت و گوی جالبی بين او و آرايشگر در گرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند وقتی به موضوع خدا رسيد آرايشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد . مشتری پرسيد چرا باور نمی کنی؟
آرايشگر جواب داد: کافيست به خيابان بروی تا ببينی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت اين همه مريض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پيدا می شدند؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت ؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج گريبانگير مردم شود.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند . آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بيرون رفت به محض اينکه از مغازه بیرون آمد مردی را با موهای بلند ، کثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نکرده ديد ظاهرش کثيف و به هم ريخته بود .
مشتری برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت ميدونی چيه؟ به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند .
آرایشگر گفت: چرا چنين حرفی میزنی؟ من اينجا هستم من آرايشگرم . همين الان موهای تو را کوتاه کردم .
مشتری با اعتراض گفت : نه آرايشگرها وجود ندارند . چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردی که من بيرون است باموهای بلند و کثيف و ريش اصلاح نکرده پيدا نمی شد.
آرايشگر گفت: نه بابا آرايشگر ها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.
مشتری تاکيد کرد: دقيقا نکته همين است . خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج دردنیا وجود دارد.
شاد باشید حتی در اوج ناامیدی حتی در اوج شکست.
شما خدای بزرگی را دارید که توصیف بزرگی اش ممکن نیست.
کسی که خدا را یاد می کند به بزرگترین قدرت عالم وصل می شود
کسی که به بزرگترین قدرت عالم وصل شد، نه می ترسد و نه نا آرام می شود.
پس دلیلی برای ناراحتی نیست.
اگر مشکلی دارید این نباید مانع از شاد بودن شما شود! پس شاد
باشید حتی با وجود مشکلات.
به یاد خدا باشید.
شاد باشید!
آدم هاي بزرگ درباره ايده ها سخن مي گويند
آدم هاي متوسط درباره چيزها سخن مي گويند
آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند
آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند
آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند
آدم هاي كوچك بي دردند
آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند
آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند
آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند
آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند
آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند
آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند
آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند
آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد
آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند
آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند
آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند
آدم هاي كوچك مسئله ندارند
آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند
آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند
آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند
عسکری از دار فانی دیده بسته گرد ماتم بر رخ مهدی نشسته
گشته سامرا دوباره وادی غم بر پدر، صاحب زمان بگرفته ماتم
عازم جنت شده با قلب سوزان نزد زهرا و پیمبر گشته مهمان
او به دست معتصم گردیده مسموم قلب پاک انورش را کرده مغموم
شست و شو داده پسر جسم لطیفش شد به سامرا مکان قبر شریفش
شهادت جان گداز امام حسن عسکری علیه السلام برتمام جهانیان تسلیت باد